امام زمان در نهج البلاغه

 در این پست، جملاتى از كلام اميرالمؤمنين(عليه السلام) را كه با موضوع  امام زمان  وتحلیل ایشان پیرامون این امر است است مى آوريم.
آن حضرت در پيشگويى اى درباره حضرت مهدى(عليه السلام) مى فرمايد:                                                                 
«. . . يا قوم، هذا إبّان ورود كلّ موعود، ودنوٍّ من طلعة ما لا تعرفون، ألا و إنّ من أدركها منّا يسري فيها بسراج منير، و يحذو فيها على مثال الصالحين ليَحُلِّ فيها ربقاً و يعتق فيها رقّاً، و يصدع شعباً و يشعب صدعاً، في سُترة عن الناس، لا يبصر القائف أثره و لو تابع نظره . . .»( [1] )
«اى مردم! اكنون هنگام فرا رسيدن فتنه هايى است كه به شما وعده داده شد و نزديك است برخورد شما با رويدادهايى كه حقيقت آن براى شما مبهم و ناشناخته است. بدانيد كه هر كس از ما اهل بيت (مهدى موعود منتظر(عليه السلام)) آن روزگار را درك كند، با مشعل فروزان هدايت حركت مى كند و به سيره و روش پاكان و نيكان (پيامبر و امامان معصوم(عليهم السلام)) رفتار مى نمايد، تا اين كه در آن گير و دارها گره ها را بگشايد و بردگانِ در بند و اسير را از بردگى و اسارت نجات بخشد و جمعيت باطل را متلاشى نمايد و حق طلبان را با هم جمع نمايد.
اين رهبر (مدّت هاى طولانى) درخفا و پنهانى از مردم به سر مى برد و هر چند كوشش كنند تا اثرى از او بيابند، ردّ پايش نيابند.
در اين هنگام گروهى از مؤمنان براى در هم كوبيدن فتنه ها آماده مى شوند همچون آماده شدن شمشير كه در دست آهنگر صيقل زده شده. آنها كسانى هستند كه چشمانشان به نور قرآن جلا گيرد و موج تفسير قرآن در گوش دلشان طنين انداز شود و در شامگاهان و صبحگاهان جانشان از چشمه حكمت و معارف الهى سيراب گردد».


همان گونه كه ملاحظه نموديد، حضرت اميرالمؤمنين(عليه السلام)جرياناتى را كه در صدر اسلام واقع شده است، مقدمه فتنه هاى آينده و غيبت دردناك حضرت مهدى(عليه السلام) معرفى نموده اند; آن گاه با بشارت فرا رسيدن روزگارى پر شكوه، دل هاى غم زده را شاد و اميدوار فرموده اند.


«اللهم اجعلني من أنصاره وأعـوانه وأتـباعه وشيعته، وأرني في
آل محمّد(عليهم السلام) ما يأملون، وفي عدوّهم مايحذرون، إله الحقّ
آمين يا ذاالجلال والإكرام يا أرحم الراحمين
».( [2] )



[1] ـ نهج البلاغه، خطبه 150.  [2] ـ زيارت آل ياسين.  برگرفته شده ازکتاب جلوه هاى پنهانى امام عصر عليه السلام (  اثر: حسين علي پــور )

جلوه هاى پنهانى امام عصر عليه السلام(1)

الف - بررسى علل و اسباب غيبت  

ادامه نوشته

از حضرت علی (ع) پرسیدند

 

از حضرت علی (ع) پرسیدند :

واجب و واجبتر چیست؟

نزدیك و نزدیكتر كدامند؟

عجیب و عجیب تر چیست؟

سخت و سخت تر چیست؟

اگر شما بودید چه جوابی می دادید؟ حضرت علی (ع) چه جوابی داد؟

پاسخ معما :

1- واجب اطاعت از خدا و واجبتر از آن ترك گناه است

 2- نزدیك قیامت و نزدیكتر از آن مرگ است

 3- عجیب دنیا و عجیب تر از آن محبت دنیاست

 4- سخت قبر است و از آن سخت تر، دست خالی به قبر رفتن است


چند حکایت.......

 

خولی و  اختلاف رنگ


روزی مردی که موهایی مشکی و ریشی سفید داشت وارد مجلسی شد که اتفاقا" خولی در آن حضور داشت. از خولی درباره اختلاف رنگ میان ریش و موهای آن مرد سوال کردند. خولی جواب داد: سیاهی موی سر و سفیدی ریش او نشان می دهد که مغزش کمتر از چانه اش کار کرده است.


سر پشت پنجره

خولی به خانه مرد ثروتمندی رفت تا برای فقرا صدقه ای از او بگیرد.

کلفت پیری در را باز کرد.

خولی گفت: بگو خولی آمده تا برای فقرا صدقه جمع کند.

کلفت به داخل خانه رفت و چند دقیقه بعد برگشت.

 اربابم در خانه نیست.

 پس با این که به فقرا کمک نمی کند، توصیه ای برایش دارم: به او بگو دفعه بعدکه در خانه نیست، سرش را پشت پنجره جا نگذارد- آدم فکر می کند دارد دروغ می گوید!"


خولی و خر نامرد 

روزی خولی از راهی می گذشت. درختی پیدا کرد و زیر سایه آن کمی خوابید. ناغافلی دزدی آمد و خرش را دزدید. خولی وقتی از خواب بیدار شد و دید خرش نیست، خورجینش را برداشت و به راه خودش ادامه داد تا اینکه چشمش به خر دیگری افتاد که بدون صاحب بود.
آن را گرفت و کوله بارش را روی آن گذاشت و به راه خود ادامه داد و با خودش گفت: خدا گر ز حکمت ببندد دری، ز رحمت گشاید در دیگری.
چند روز بعد صاحب خر پیدا شد و گفت: این خر مال من است. خولی هم زیر بار نمی رفت و می گفت مال من است. صاحب خر پرسید: خر تو نر بود یا ماده؟ خولی گفت: نر. صاحب خر گفت: این خر ماده است.خولی هم جواب داد: اما خر من، خر نامردی بود.